loading...
پاییزان

زینب بازدید : 275 پنجشنبه 1389/07/22 نظرات (1)

صبا اگر گذري افتدت به كشور دوست

بيار نفحه اي از گيسوي معنبر دوست

به جان او كه به شكرانه جان برافشانم

اگر به سوي من آري پيامي از بر دوست

وگر چنانكه در آن حضرتت نباشد بار

براي ديده بياور غباري از در دوست

من گدا و تمناي وصل او هيهات

مگر به خواب ببينم خيال منظر دوست

دل صنوبريم همچو بيد لرزان است

ز حسرت قد و بالاي چون صنوبر دوست

اگر چه دوست به چيزي نمي خرد مارا

به عالمي نفروشيم مويي از سر دوست

چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد

چو هست حافظ مسكين غلام و چاكر دوست

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط جوجو سیاه در تاریخ 1348/10/11 و 17:39 دقیقه ارسال شده است

شکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام سلام سلام. خوش اومدی آدم اهل دل به دفتر کوچولوی من و ممنون که نوشته های منو می خونین . اسمم زینبه و دوست دارم با همه دنیا دوست باشم. همه چی رو با صلح و صفا ومنطق به دنیایی زیبا تبدیل کنیم و یادمون نره ما قبل از اینکه دختر وپسر باشیم انسانیم. دوستای خوبی برای هم باشیم و همدیگه رو دوست داشته باشیم... اگه همدیگه رو دوست نداشته باشیم اول از همه زندگی برای خود ما بی مفهوم میشه: بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند دوستتون دارم قد همه قطره های بارون
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 16
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 45
  • بازدید ماه : 85
  • بازدید سال : 690
  • بازدید کلی : 8,980